معنی متیل سلولز
حل جدول
لغت نامه دهخدا
متیل. [م ِ / م َ] (اِ) آستر بالش و دشک یعنی پارچه ٔ زیرین که در میان آن پر و پنبه و جز آن نهند و به روی آن پارچه ٔ ظریفی کشند که روه [رویه] نامند. (ناظم الاطباء).
متیل. [م ِ] (اِ) پیه سوز که برادر شمعدان است. (برهان). پیه سوز. (جهانگیری). قسمی از چراغدان پایه دار که پیه سوز گویند. (ناظم الاطباء). رشیدی کلمه را به فتح اول آورده به معنی سپندسوز و... شاهدی ندارد. (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین).
سلولز
سلولز. [س ِل ْ لو ل ُ] (فرانسوی، اِ) جسمی است جامد، بی بو بی طعم و سفیدرنگ که در آب و الکل حل نمیشود وآن فراوانترین و مهمترین گلوسیدها است، زیرا غشای سلول همه گیاهان از این ماده است. 55 درصد چوب و کاه جزو اعظم پنبه و کتان سلولز است. در صنعت، بشکل کاغذو ابریشم مصنوعی بکار میرود. (فرهنگ فارسی معین).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پارچهای که روی بالش یا لحاف میکشند،
فرهنگ فارسی هوشیار
فارسی به عربی
میثیل
گویش مازندرانی
آستر بالش
داروها
به عنوان داروی ضد التهاب در رماتیسم , نفریت لوپسی و حساسیت های شدید
متیل دوپا
فشار خون , سندرم رینود
معادل ابجد
613